حاشیه نگاری از یک روز مُفرح ملت در فیلم فجر
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۶۵۷۵
بعد از چند روز پرحاشیه و پرتنش در پردیس سینمایی ملت، جشنواره فیلم فجر با حضور عوامل فیلم "پوست" و طنازیهای برادران ارک بالاخره یک روز مفرح و خوش را به خود دید.
به گزارش ایسنا، سینمای رسانهها در دو سه روز قبلِ شاهد نشستهایی عصبی و جنجالی بود که در مواردی به تنش میان خبرنگار و بعضی فیلمسازان هم می رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما تماشای فیلم «پوست» که می توان آن را نمونهای موفق از سینمای ایران در ژانر وحشت دانست به همراه نشست مطبوعاتیاش خیلی از این سختیها و حاشیهها را جبران کرد.
در روز یکشنبه بیستم بهمن ماه فیلمهای «خون شد» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «دشمنان» علی درخشنده، «پوست» به کارگردانی بهرام و بهمن ارک و «عنکبوت» ابراهیم ایرج زاد (در برخی خارج از مسابقه) در پردیس سینمایی ملت برای خبرنگاران و منتقدان به نمایش در آمدند.
در بین این فیلمها نشست مطبوعاتی «خون شد» به دلیل نیامدن مسعود کیمیایی در پردیس ملت برگزار نشد و جواد نوروزبیگی مقابل درهای بسته سالن نشست، از اینکه فرصتی برای صحبت به او و دیگر عوامل حاضر در «ملت»، بویژه برای دفاع از کیمیایی، داده نشد انتقاد کرد.
شب قبل از نمایش این فیلم، شهاب حسینی در نشستی که به بهانهی اکران فیلم «شین» برگزار شد بدون اینکه به طور شفاف اسمی از مسعود کیمیایی بیاورد، از فیلمساز قدیمیای انتقاد کرد که جشنواره فجر را تحریم کرده و دیگران را در امپاس اخلاقی قرار داده و تازه این کار را هم بخاطر آگاه بودن از بدی فیلمش انجام داده است.
نوروزبیگی که تهیه کننده فیلم «خون شد» مسعود کیمیایی است، از این اظهارنظرها و تخریب کیمیایی توسط شهاب حسینی به شدت انتقاد کرد. همچنین کانون کارگردانان با انتشار بیانیهای نسبت به این اتفاق و توهین به فیلمساز باسابقه واکنش نشان داد.
البته این نکته را هم باید اشاره کرد که فیلم «خون شد» کیمیایی با بازی سعید آقاخانی، لیلا زارع، نسرین مقانلو و سیامک صفری چنگی به دل نزد و بسیاری از مخاطبانش آن را اثری قابل دفاع در کارنامه کیمیایی نمیدانستند. گرچه «خون شد» همانند دیگر آثار این فیلمساز ردپای مشخصی از سینمای کیمیایی را در خود دارد.
نوروزبیگی در این روز یک فیلم دیگری هم داشت که جزء رزوریهای بخش سودای سیمرغ بود و به درخواست خودش در بخش خارج از مسابقه در آخرین سانس پردیس سینمایی ملت به نمایش درآمد.
«عنکبوت» به کارگردانی ابراهیم ایرج زاد در چند وقت گذشته با حاشیههایی همراه بود و نوروزبیگی آن را بهترین فیلمش در جشنواره فجر می دانست. «عنکبوت» پس از نمایش مستند «خط باریک قرمز» در ساعت ۲۴ نیمه شب با حضور جمعی از عوامل فیلم در پردیس سینمایی ملت نمایش داده شد تا کنجکاوی خبرنگاران و منتقدان نسبت به این فیلم هم برطرف شود.
این فیلم به دلیل دیر بودن زمان اکران فیلم، نشست مطبوعاتی نداشت اما کارگردان و تهیه کنندهاش قبل از شروع فیلم در سالن حاضر شده و به مخاطبان گفتند که داوری این فیلم برعهده خود آنها است تا ببینند آیا جای این فیلم در جشنواره بوده یا خیر.
اما مهمترین و جالب ترین اتفاق روز نهم جشنواره به کنفرانس مطبوعاتی فیلم «پوست» مربوط میشد؛ فیلمی که به زبان ترکی و با اشاره به افسانه ها و اساطیر آذربایجانی در قالب سینمای وحشت ساخته شده و موسیقی خوب بامداد افشار هم آن را تاثیر گذار کرده است.
بهمن و بهرام ارک که با فیلم کوتاه «حیوان» در سینما معروف شدند، نخستین تجربه سینمایی خود را با فیلم «پوست» رونمایی کردند. این دو برادر دوقلو در نشست مطبوعاتی فیلم خود که با حضور یکی از قدیمی ترین عاشیق های آذربایجان همراه بود چهره ای از خود نشان دادند که فضای کلی نشست را بسیار شاد و بانشاط کرد و از آنجا که خبرنگاران و منتقدان حاضر در سالن میخواستند تا ساعت ۱۲ وقت خود را برای دیدن «عنکبوت» بگذرانند، ترجیح می دادند این نشست تا جای ممکن طولانی شود و لذت بیشتری ببرند.
برادران ارک در صحبت های خود با زبان و لهجه شیرین آذری که داشتند میگفتند که خیلی وقتها در حین کار و برای اثبات حرف خودشان دعوا و حتی کتککاری میکنند. یکی از مثالهای خودشان این بود که گاهی برای فیلم برداری یک سکانس چون اختلاف نظرهای زیادی پیدا می کردند، آن را دوبار و جداگانه فیلم برداری می کردند تا در نهایت تدوینگر یکی از آنها را انتخاب کند. آنها همانطور که جواب دادن به سوال خبرنگاران را یکی در میان حق خود میدانستند و در همانجا میکروفن را با شیطنت و سادگی محض از هم میقاپیدند، در طول کار هم با قلدری سعی می کردند حرف خود را به کرسی بنشاند یا اگر موفق نمیشدند آن را هم یکی در میان تقسیم میکردند، مثل انتخاب بازیگران که هر کدام را یکی از برادران انتخاب کرده بود.
یکی از اتفاقهای خوب و کمککننده به برگزاری هر چه بهتر این نشست، حضور فرزاد حسنی به عنوان مجری بود و مدیریتش نشان داد اگر در دو سه روز گذشته هم اجرای جلسه را بر عهده داشت احتمالاً با تنش و حاشیههای کمتری رو به رو میشدیم و تصاویر پر از خشم و عصبیتی را که در این روز از فضای جشنواره فیلم فجر منتشر میشود، کمتر میدیدیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر 98 فیلم فجر 98 پردیس سینمایی ملت خبرنگاران و منتقدان مسعود کیمیایی نشست مطبوعاتی فیلم فجر خون شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۶۵۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه دو تک نگاری خبرنگار ایرانی از افغانستان در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سفر به نیمه دیگر خود» نوشته علی نورآبادی خبرنگار و پژوهشگر به تازگی توسط نشر صاد منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب شامل دو تک نگاری درباره افغانستان است. همچنین یک سفرنامه تصویری نیز در کتاب آمده است.
نورآبادی درباره چگونگی نوشتن است کتاب می گوید: سفر نخست من به افغانستان در آذر ۱۳۸۵ بعد از سقوط حکومت طالبان بدست مجاهدان بود. این سفر کاملاً شخصی و زمینی و به مدت ۱۲ روز بود. اما سفر دوم در اسفند ۱۳۹۲ بود. این بار سفر ما کاملاً رسمی و دولتی بود و به همراه هیئتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به دعوت مسئولان فرهنگی افغانستان عازم این کشور شدیم.
این خبرنگار با اشاره به سابقه آشنایی خود با افغانستان، این توضیح را دارد: نخستین آشنایی جدی من با افغانستان در دوره دانشجویی بود. نمیدانم کتاب «پیاده آمده بودم»، مجموعه اشعار محمدکاظم کاظمی چگونه به دستم رسیده بود اما شعرهایش به شدت به دلم نشسته و بسیاری از آنها را حفظ کرده بودم. اشعار آن با فضای بعد از جنگ و دهه ۱۳۷۰ همخوانی زیادی داشت و از آنها در نمایشگاه ها و نشریات دانشجویی استفاده میکردیم. البته در آن زمان نمی دانستم محمدکاظم کاظمی افغانستانی است، این را بعداً فهمیدم و شگفت زده شدم و با نگاه تازه ای کتاب و دیگر اشعار او را خواندم. همین کتاب، نقطه آغاز جستجوی بیشتر من درباره افغانستان شد. در این جستجوها کتاب «برچه های سرخ، کوچه های سبز» به دستم افتاد. مطالعه این کتاب که شامل یادداشتهای سفر رضا برجی به افغانستان در بحبوحه جنگ های داخلی است، علاقه ام به این کشور را دو چندان کرد. در مقدمه کتاب تحلیلی کوتاه و چند صفحه ای از تاریخ معاصر افغانسان به ویژه بعد از سر کار آمدن طالبان آمده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«افغانستان کشوری ساده و بدوی اما با مسایلی سخت است. شاید سختی آن در همین سادگی و بدویت بیش از حد آن باشد. ابر قدرت ها که قدرت خود را در ماشین جنگی سنگین و پیچیده می بینند، به اشتباه خیال میکنند به راحتی می توانند چند روزه افغانستان را تسخیر کنند اما خود به تسخیر آن بدویت در می آیند. اکنون افغانستان است و طالبان. و اولین اولویت طالبان امروز، کسب مقبولیت داخلی و مشروعیت بین المللی است. طالبان تشنه به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگر کشورهاست اما هنوز هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته است. طالبان هنوز پدیده ای ناشناخته است و قضاوت درباره این گروه زود است. طالبان، مشارکت سیاسی همه گروهها و اقوام را در ساختار قدرت آینده افغانستان وعده داده است، باید منتظر ماند و دید. و اما مردم خوشحالند و نگران؛ خوشحال از رفتن متجاوزان و برقراری امنیت و نگران از آینده. مردم، مضطربند و منتظر؛ مضطرب از بلاتکلیفی و منتظر که چه خواهد شد؟»
این کتاب با قیمت ۲۸۹ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6095035 فاطمه میرزا جعفری